عصمت پورانوری در سال ۱۳۴۱ در شهرستان دزفول پا به عرصه وجود نهاد و در خانواده ای مذهبی و با اصالت زندگی کرد. او از کودکی علاقه وافری به یادگیری مسائل دینی داشت؛ بطوری که در سنین کم توانست قرآن خواندن و نماز را بطور کامل یاد بگیرد و در حفظ و رعایت حجاب خود از کودکی علاقه زیاد نشان می داد.
عصمت پورانوری در دوران انقلاب، مرتب در مراسم و برنامه های خیابانی و همچنین شرکت در جلسات افشاگرانه رژیم منحوس پهلوی و هدایت دوستان و آشنایان در جهت افشای ماهیت طاغوت سرنگون داشت. با توسل به رهنمودهای امام که بوسیله پخش اعلامیه های او صورت می پذیرفت نقش بسیار فعالی را ایفا می نمود اشتیاق فراوان داشت به بررسی مسائل و مباحث اسلامی بطوری که در جلسات و برنامه عقیدتی، سیاسی که در منازل بعضی از خواهران تشکیل می شد با شور تمام شرکت می نمود تا اینکه انقلاب شکوهمند اسلامی ایران با رهبری و وصایت حضرت امام خمینی(ره) پیروز گردید.
بعد از انقلاب اسلامی ایران، مجدانه در ترویج خط اصیل اسلامی ،که همانا خط امام و روحانیت متعهد و مسئول می باشد تلاش و مستمر و پیگیر داشت و همیشه می گفت : رمز پیروزی و بهروزی اسلام ،امام و روحانیت است، پس این عزیزان را باید داشته باشیم؛ زیرا اینان توشه راهند.
وی علاقه خاصی به روحانیت خصوصا” منصوبین امام داشت؛ به طوری که برای شهادت شهید مظلوم انقلاب آیت الله دکتر بهشتی از اعماق وجودش گریه می کرد.
همیشه از امام بعنوان تنها الگو و اسوه حسنه در دوران حضرت ولی عصر (عج) یاد می کرد.
در دوران دبیرستان فردی بسیار فعال و پرکار بود بطوری که در تمام مراسم و برنامه هایی که در دبیرستان برگزار می شد شرکت فعال داشت؛دقیقاً موضعی خصمانه در قبال نیروهای چپ و منافق و دیگر گروهک های ضدانقلابی که می خواستند در دبیرستان فعالیتی بکنند، داشت و فردی مشخص در انجمن اسلامی دبیرستان خود بود؛ تا اینکه در سال ۵۹ موفق به اخذ دیپلم اقتصاد از دبیرستان کوثر شد.
در اوایل تشکیل نهضت سوادآموزی در دزفول شهیده پورانوری که سال چهارم دبیرستان خود را طی می کرد در تمامی جلسات عقیدتی- سیاسی که از طرف نهضت تشکیل شده بود شرکت مثمرثمر و منظمی داشت و در ارزیابی پایانی این جلسات،بعنوان یکی از خواهران نمونه در اجرای تکالیف محوله و درک مفاهیم تدریس شده مشخص شد.
پورانوری علاقه زیادی به اجرای فرمان امام در امر مقدس سوادآموزی داشت و این را بارها متذکر شده بود که در نهضت خدمت بکنم تا اینکه اخیرا در امتحان نهضت موفق شد و باز هم بعنوان یکی از بانوان نمونه نهضت در ابعاد مختلف شناخته شد.
عصمت پورانوری فردی صدیق و با ایمان، معقول و با ادب بود. آرام و متین با چهره ای محبوب در خانه و خانواده، پرکار و فعال، توکل و توسلش به خداوند زبان زد همگان بود. سرانجام در تاریخ 1360/09/19 در اثر بمباران هوایی دزفول توسط مزدوران عراقی، به درجه والای شهادت نائل شد.
شهید عماد مغنیه
شهید "عماد مغنیه " معروف به "حاج رضوان " در ماه جولای سال 1962 میلادی در شهر صور دیده به جهان گشود.
خانواده شهید مغنیه که متشکل از پدر ، مادر و دو برادر وی به نامهای "جهاد " و "فؤاد" که بعدها به شهادت رسیدند ، پس از مدتی از صور به حومه جنوبی بیروت نقل مکان کردند و در این منطقه بود که شهید مغنیه ، تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را گذراند و پس از آن در جوانی ، وارد دانشگاه آمریکایی بیروت (AUB) شد.
شهید مغنیه در اوایل دهه هشتاد میلادی به "نیروی 17 " شاخه نظامی جنبش آزادی بخش فلسطین پیوست که نیرویی ویژه برای حفاظت از مبارزانی مانند ابو عمار ، ابو جهاد و ابود ایاد تشکیل شده بود . او از همان زمان ، در عملیات انتقال سلاح از جنبش آزادی بخش فلسطین برای مقاومت اسلامی لبنان که در حزبالله و جنبش امل نمود دارد نقش اساسی داشت اما در پی اشغال لبنان در سال 1982 میلادی از سوی رژیم صهیونیستی ، مبارزان جنبش آزادی بخش فلسطین مجبور به ترک لبنان شدند.
با خروج مبارزان فلسطینی و سازمان آزادی بخش از لبنان ، عماد مغنیه نیز به صفوف رزمندگان افواج مقاومت اسلامی (جنبش امل) پیوست که از سوی امام موسی صدر و شهید مصطفی چمران تأسیس شده بود اما شهید مغنیه در ادامه و همزمان با انتقال سید حسن نصرالله از امل ، به حزب تازه تأسیس حزبالله پیوست.
شهید مغنیه پس از اجرای موفقیت آمیز چند عملیات به عنوان فرمانده گارد حفاظت مقامات بلند پایه حزبالله منصوب شد و پس از آن به عنوان مسؤول عملیات ویژه حزبالله انتخاب شد.
شهید عماد مغنیه که به دوری از رسانهها شهرت داشت به "مرد سایه " در مقاومت اسلامی شهرت داشت و بسیاری او را مغز متفکر حزبالله قلمداد میکردند . وی بیشترین تعداد عملیات علیه رژیم صهیونیستی را در جهان به نام خود ثبت کرده است .
شهید عماد مغنیه سهشنبه شب 23 بهمن سال 1386 در پی انفجار در خودرویی بمبگذاریشده در دمشق ، به شهادت رسید.
رژیم صهیونیستی یک بار در سال 1373 اتومبیل او را در ضاحیه _ بخش جنوبی بیروت شناسایی کرد و به آن حمله ور شد ولی او در اتومبیل نبود و برادرش به شهادت رسید . این پس از آن بود که رژیم صهیونیستی 5 میلیون دلار جایزه را برای کسی که خبری از او بدهد ، تعیین کرده بود و هر سال پس از اعتراف به ناکامی ، مبلغ هدیه را 5 میلیون دلار افزایش داده بود . عماد مغنیه در جریان جنگ 33 روزه یکی از چندین فرمانده آن بود و نقش بسیار ارزندهای در جنگ 33 روزه _ تموز _ ایفا نمود.
اسرائیل اما به صورتی شتاب زده بلافاصله بعد از این عملیات ترور با استقبال از این عملیات مدعی شد که در این ترور دست نداشته است.